کمتر از شن!
فرمود: وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ
ارادهٔ تکوینی و تشریعی خدا بر این است که نظام سلطه را نابود کند و این کار خواهد شد. در این ارادهٔ الهی، خیلیها میتوانند نقش بپذیرند. گاهی جمادات، مثل آبی که آمد و طاغوتیان را غرق کرد. گاهی حیوانات، مثل پرندگانی که سپاه ابرهه را شکست دادند و گاهی انسانها، مثل هزاران انسان دلباختهٔ توحید.
بیاییم نزدیکتر. هنوز هم تکوین عالم در خدمت مبارزه با نظام سلطه است. مثل شنهای صحرای طبس که باذنالله در خدمت ارادهٔ خدا بودند.
هان ای برادرم و ای خواهرم!
شنها در مسیر ارادهٔ الهی به مبارزه برخواستند و نتوانستند صرفا نظارهگر جولان باطل و بقای استضعاف باشند. شنها غریدند و طاغوتیان را به زمین کوفتند تا به عالم نشان دهند که جبههٔ حق تنها نیست.
اما من و تو چه؟
آیا شنها را ارادهٔ مبارزه هست و ما را نباشد؟
آیا شنها را دل ماندن و نظاره کردن نیست و ما را باشد؟
شنها تمامقد در مقابل کفر و شرک و نفاق و تزویر ایستادند و ما نایستیم؟
تو گمان میبری که فردایِ کشف غطا و سرائر، حلقوم من و شما دهان به گلایه بازنخواهد کرد که چرا مرا از مسیر ارادهٔ حق کنار زدی؟
آن قلم چطور؟ او ساکت خواهد ماند؟ آن زبان چطور؟ او لال میماند؟
نه والله
همه زبان به شکایت باز خواهند کرد…
همه از من و تو شاکیاند که خلود الیالارضِ تو، بقایِ فیالارض سلطهگران شد…
و خواهند گفت ای انسان! آیا کمتر از شنها بودی؟!
و وای از آن روز…
نَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ شُرُورِ أَنْفُسِنَا وَ مِنْ سَيِّئَاتِ أَعْمَالِنَا