یا مهدی

اللهم عجل لولیک الفرج
  • خانه

یک حرف گره گشا و زندگی ساز

26 اردیبهشت 1404 توسط بانو

 

بارها و بارها از حضرت آیت الله بهجت سوال کردند که خودسازی را از کجا آغاز کنیم نقطه شروع حرکت عرفانی کجاست؟ ایشان پاسخ می‌دادند، نقطه آغاز، عمل کردن به همان چیزهایی است که می‌دانید.

 

در دستورالعمل‌های سلوکی که از ایشان صادر شده دائماً به “عمل کردن به آنچه می‌دانیم” ، “ترک معصیت"، “حالت توجه در نماز"، ” قرائت قرآن و ادعیه"، ” همنشینی با صلحا” تاکید شده است. در آن توصیه همیشگی ایشان یعنی عمل کردن به آنچه می‌دانیم همه چیز نهفته است. آری یک حرف است، همه چیز در همان یک حرف پنهان می‌باشد، همان یک حرف یک عمر علم و عمل ما را نورباران می‌کند.

 

 در اینجا چند دستورالعمل اخلاقی و عرفانی ایشان را عیناً نقل می‌کنیم که معمولاً بر محور همان یک حرف گره گشا و زندگی ساز است.

 

 دستورالعمل اول

 

 آقایانی که طالب مواعظ هستند، از ایشان سوال می‌شود آیا به مواعظی که تا حال شنیده‌اید عمل کرده‌اید یا نه ؟ آیا می‌دانید که هر کس به معلومات خود عمل کرد خداوند، مجهولات او را معلوم می‌فرماید؟آیا عمل به معلومات_اختیارا_ ننماید، شایسته است توقع زیادتی معلومات؟ آیا باید دعوت به حق از طریق لسان باشد؟ آیا نفرموده با اعمال خودتان دعوت به حق بنمایید؟ آیا طریق تعلیم را باید یاد بدهیم یا آن را یاد بگیریم ؟ 

 

جواب این سوال‌ها از قرآن کریم” والذین جاهدو فینا لنهدینهم سبنا"(سوره عنکبوت، آیه ۶۹) کسانی که در راه ما بکوشند مسلماً آنان را به راههای خود هدایت می‌کنیم . 

 

از کلام معصوم “من عمل بما علم ورست الله علم ما لم یعلم و من عمل ب ما علم کوفی مالم یعلم”

امام صادق فرمود: هر کس به آنچه می‌داند عمل کند خداوند او را از اموری که نمی‌داند آگاه می‌گرداند( بحارالانوار،جلد ۷۸ ، صفحه ۱۸۹)

 

هر کس به آنچه می‌داند عمل کند از آنچه نمی‌داند کفایت می‌شود (وسایل الشیعه، جلد ۲۷، صفحه ۱۶۴)

 نظر دهید »

رمز حدیث قدسی

19 اردیبهشت 1404 توسط بانو

 

امام رضا (ع)، پناهگاه دل‌های شکسته و مأمن امید برای همه است. فرقی نمی‌کند از کجا آمده‌ای، چه ملیتی داری یا به چه دینی اعتقاد داری؛ آغوش مهربان امام رضا (ع) برای همه باز است. او با جان و دل به درددل‌هایت گوش می‌دهد و مرهمی بر زخم‌هایت می‌گذارد. درِ خانه‌اش همیشه به روی همه باز است و هرگاه احساس تنهایی کنی، می‌توانی به او پناه ببری.

 

امام رضا (ع) حدیثی دارند که در آن شرط همراهی با خود را بیان می‌کنند. دوست داری بدانی این شرط چیست؟ پس با من همراه باش تا این حدیث گهربار را با هم مرور کنیم و دریابیم که چگونه می‌توانیم در زمره یاران و همراهان واقعی امام رضا (ع) قرار گیریم

 

.

حدیث سِلسِلَةُ‌الذَّهَب حدیث قدسی منقول از امام رضا(ع) در باب توحید و شروط آن است. امام رضا(ع) این حدیث را هنگام عبور از نیشابور به طرف مرو بیان کرد. راویان این حدیث همگی امامان معصوم‌اند تا به پیامبر(ص) و سرانجام به خداوند می‌رسد. به همین دلیل این حدیث را «سلسلة‌الذهب» به معنای «زنجیرۀ زرّین» توصیف کرده‌اند. طبق برخی گزارش‌ها، هم‌زمان با نقل حدیث، بیش از بیست هزار نفر آن است.

 

بر اساس این حدیث، اعتقاد به توحید باعث نجات از آتش جهنم است، ولی امام رضا(ع) خود را شرط این نجات معرفی کرده است. به گفته عالمان شیعه، منظور امام رضا(ع) اعتقاد به امامت است.

 

متن حدیث

اللَّه جَلَّ جَلَالُهُ یقُولُ: لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی قَالَ فَلَمَّا مَرَّتِ الرَّاحِلَةُ نَادَانَا بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا

…خداوند جل جلاله می‌فرماید: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» دژ من است، پس هرکس که در دژ من درآید از عذابم در امان است. چون مرکب به راه افتاد [امام رضا](ع) گفت: [البته] با شرایطش و من جزو شرایط آنم.

 

شیخ صدوق، التوحید، ۱۳۸۹ق، ص۲۵.

 

این روایت را عالمانی همچون شیخ صدوق(وفات ۳۸۱ق) در کتاب‌های «توحید»، «الامالی»، «معانی الأخبار»و «عیون اخبار الرضا(ع)»، نیشابوری (وفات ۵۰۸ق) در «روضة الواعظین و بصیرة المتعظین» و طبری آملی(وفات ۵۳۳ق) در کتاب بشارة المصطفی لشیعة المرتضی با سند و الفاظ مختلف و مضمون واحد نقل کرده‌اند. البته شیخ طوسی(وفات ۴۶۰ق) در کتاب امالی مضمون این روایت را در دو روایت مختلف بدون جزء پایانی آن«بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا» نقل کرده است. برخی با توجه به اینکه این روایت از قرن سوم هجری قمری به بعد توسط افراد زیادی نقل شده است و احتمال توافق یا همدستی بر دروغ آن منتفی است، آن را حدیث متواتر دانسته‌اند.

 

بنابر نقل شیخ صدوق در کتاب التوحید از اسحاق بن راهویه، وقتی امام رضا(ع) در سفر به خراسان به نیشابور رسید، پس از آنکه اراده کرد به سوی مأمون کوچ کند، مُحدِّثان جمع شدند، و عرض کردند:‌ای پسر پیغمبر(ص) از شهر ما تشریف می‌برید و برای استفاده ما حدیثی بیان نمی‌فرمایید؟ پس از این تقاضا، حضرت سرش را از کجاوه بیرون آورد و فرمود:

 

«شنیدم از پدرم موسی بن جعفر(ع) که فرمود شنیدم از پدرم جعفر بن محمد(ع) که فرمود شنیدم از پدرم محمد بن علی(ع) که فرمود شنیدم از پدرم علی بن الحسین(ع) که فرمود شنیدم از پدرم حسین بن علی(ع) فرمود شنیدم از پدرم علی بن ابی‌طالب(ع) که فرمود شنیدم از رسول خدا(ص) که فرمود شنیدم از جبرئیل که گفت شنیدم از پروردگار عزّوجلّ فرمود: «کلمه «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ» دژ و حصار من است. پس هر کس داخل دژ و حصار من شود، از عذاب من ایمن خواهد بود.» پس هنگامی که مَرکب حضرت حرکت کرد با صدای بلند فرمود: «با شروط آن و من خود یکی از آن شروط می‌باشم».

 

با توجه به اینکه اکثر مخاطبان امام رضا(ع) اهل سنت بودند، حضرت به موضوع امامت اشاره می‌کند و می‌فرماید: «و انا من شروطها».

 

علت نامگذاری به سلسلة‌الذهب

 

 

این حدیث معروف به حدیث سلسلة‌الذّهب [یعنی زنجیرۀ زرّین] است. این نامگذاری به این دلیل است که افراد حاضر در سند حدیث، همگی از معصومان هستند؛ یعنی امام رضا(ع) از امام هفتم و او از امام ششم و او از… تا اینکه به امام اول می‌رسد و او از پیامبر(ص) و پیامبر از خدا نقل می‌کند. همچنین این نقل شده که یکی از امیران سامانی، این حدیث را با طلا نوشت و دستور داد آن را با وی در قبر بگذارند. از این‌رو، برخی همین قضیه را وجه نام‌گذاری حدیث به سلسلة‌الذهب دانسته‌اند.

 

حدیث سلسلة الذهب بر دو طرف سردر یکی از ورودی‌های حرم امام رضا

شیخ صدوق پس از نقل کلام امام رضا(ع) در کتاب توحید می‌گوید: معنای سخن حضرت این است که از شروط «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ» اقرار به امامت من است و اینکه من از جانب خداوند امامی هستم که فرمانبری‌ام واجب است.

 

با توجه به اینکه این حدیث به مسأله توحید و ولایت اشاره کرده است برخی معتقدند که هدف اصلی این روایت بیان همین پیوند است؛ چرا که مردم نیشابور، از اهل‌سنت بودند و نگاه آنان به ولایت معصومان، ولایت به معنای فرمانبری (یعنی امامت) نبود. بر این اساس امام رضا(ع) با اشاره به اینکه توحید پناهگاهی قابل اعتماد و اصل دین است، اما مسیر رسیدن به آن، گرفتن حقائق از امام و پیروی از او است. به رابطه میان توحید و ولایت امامان معصوم در دیگر روایات نیز اشاراتی شده است مانند زیارت جامعه کبیره و علامه مجلسی نیز در شرح این فراز از زیارت جامعه کبیره (مَنْ اَرادَ اللهَ بَدَأَ بِكُمْ وَمَنْ وَحَّدَهُ قَبِلَ عَنْكُمْ) احتمالاتی را ذکرکرده مانند این که رسیدن به معارف الهی و مقام رضای او جز با پیروی از امامان معصوم (ع) ممکن نیست، توحید الهی فقط با پذیزش سخن معصومان دست یافتنی است، بدون دریافت علوم از امامان راهی برای رسیدن به توحید وعبادت حقیقی نیست، توحید ودیگر معارف فقط با گفتار امامان و ادله آنان دست یافتنی است، رسیدن به نهایت مراتب توحید تنها در پرتو پیروی از آنان ممکن است، رد کننده سخنان امامان مشرک ست و این که خداشناس حقیقی بی شک پذیرنده تمام سخنان امامان است.  به باور مطهری متفکر معاصر توحید در کلام امام رضا(ع) به این جهت حصن و باروی الهی دانسته شده است که توحیداساس و ریشه است و همانند الف است که به دنبالش همه چیز هست. برخی از محققان نیز حدیث سلسلة الذهب را بیانگر فلسفه سیاسی تشیع و عرفان رضوی و اختصاص داشتن ولایت سیاسی، علمی و معنوی به امامان معصوم(ع) دانسته‌اند

 نظر دهید »

نسل امروز، در جستجوی معنا

13 اردیبهشت 1404 توسط بانو

می دونید نوجوونا و جوونای امروزی چی می خوان؟ ببخشید می دونید دردشون چیه؟ اصلا چرا اینطوری شدن؟ به نظر به یه تلنگر احتیاج دادن ، تلنگری که یه جرقه حسابی وارد کنه و اونا رو راه بندازه،این تلنگر خیلی بهمون نزدیکه اگه ازش به نحو احسن استفاده کنیم.

 

نسل جوان امروز، سرگشته و تشنه است. لنگان در سبک زندگی پوچ و بی‌هدف، در پی گمشده‌ای می‌گردد. “انا فتحنا لک فتحا مبینا”، ما راه را گشوده‌ایم، فتحی آشکار برای دل‌هایی که در جستجوی حقیقت‌اند.

 

مزار شهدا، دارالشفاء است، مرهمی بر زخم‌های روح و جان. جوانان خسته از روزمرگی‌های بی‌فایده، در پی راهی هستند که به رهایی برسند. “العلم السلطان”، دانش، قدرت است، اما قدرتی که با معرفت و بصیرت همراه باشد.

 

مطلب آماده کن، منتشر کن! این نسل تشنه کلام است، تشنه حرفی که از دل برآید و بر دل نشیند. این دختر و پسرها را جدی بگیرید، آن‌ها نیازمند راهنمایی و روشنگری‌اند.

 

نفس گرم‌ها، بسم‌الله! وقت عمل است، وقت تلاش برای نجات نسل. امروز، میدان نبرد، ذهن‌هاست. جنگ نرم، جنگ شناختی، جنگ انسان و رسانه… نبردی که در آن، قلب‌ها و اندیشه‌ها هدف قرار گرفته‌اند.

 

یک “بنیان مرصوص” ام آرزوست.

یعنی : مجاهدان راه حق در برابر دشمن يک دل و يک جان و مستحكم و استوار بايستند، گويى همه يک واحد بهم پيوسته‌اند كه هيچ شكافى در ميان آن نيست.

 

یک کالجبل الراسخ ام آرزوست.👇🏻

 

المُؤمِنُ کَالجَبَلِ الرّاسِخِ لاتُحَرِّکُهُ العَواصِفُ (شرح اُصول الکافی: ج۹ ص۱۸۱)

 

مؤمن، چونان کوه استواری است که توفان‌ها او را تکان نمی‌دهد

 

یک “یدالله” ام آرزوست.

 

یک ” ابی انت و امی” ام آرزوست.

 

 

یک “اسوه سرالتقوی” ام آرزوست.

 

 

یک “اصلها ثابت و فرعها فی السماء” ام آرزوست

 

اگر بنشینیم و تنها به فکر خود باشیم، اگر غرق در تعریف و تمجید از خویشتن باشیم، محکوم به حذفیم. باید حرکت کرد، باید منتشر کرد، باید از شهدا گفت، تا غیرت و حماسه در رگ‌ها جاری شود. “گیس بچه به گیس شهدا بخوره حله”، پیوند نسل امروز با آرمان‌های شهدا، رمز پیروزی است.

 

“نترکونید، می ترکونن”، اگر منفعل باشیم، دشمن فعال می‌شود و همه چیز را نابود می‌کند. هوش مصنوعی، شمشیر دو لبه است. یک هوش می‌گوییم و یک هوش می‌شنویم. باید هوشیار بود، باید با سلاح دانش و آگاهی به میدان رفت.

 

این جنگ را جدی بگیرید! ای نفس گرم‌ها، ای دلسوزان این مرز و بوم، تلاش کنید. فردایی روشن در انتظار است، امروز، جانانه به میدان آییم.

 

 

حاج حسین یکتا

 نظر دهید »

کمتر از شن!

06 اردیبهشت 1404 توسط بانو

 

فرمود: وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ

ارادهٔ تکوینی و تشریعی خدا بر این است که نظام سلطه را نابود کند و این کار خواهد شد. در این ارادهٔ الهی، خیلی‌ها می‌توانند نقش بپذیرند. گاهی جمادات، مثل آبی که آمد و طاغوتیان را غرق کرد. گاهی حیوانات، مثل پرندگانی که سپاه ابرهه را شکست دادند و گاهی انسان‌ها، مثل هزاران انسان دلباختهٔ توحید. 

بیاییم نزدیک‌تر. هنوز هم تکوین عالم در خدمت مبارزه با نظام سلطه است. مثل شن‌های صحرای طبس که باذن‌الله در خدمت ارادهٔ خدا بودند. 

 

هان ای برادرم و ای خواهرم!

شن‌ها در مسیر ارادهٔ الهی به مبارزه برخواستند و نتوانستند صرفا نظاره‌گر جولان باطل و بقای استضعاف باشند. شن‌ها غریدند و طاغوتیان را به زمین کوفتند تا به عالم نشان دهند که جبههٔ حق تنها نیست.

 

اما من و تو چه؟

آیا شن‌ها را ارادهٔ مبارزه هست و ما را نباشد؟

آیا شن‌ها را دل ماندن و نظاره کردن نیست و ما را باشد؟

شن‌ها تمام‌قد در مقابل کفر و شرک و نفاق و تزویر ایستادند و ما نایستیم؟

 

تو گمان می‌بری که فردایِ کشف غطا و سرائر، حلقوم من و شما دهان به گلایه بازنخواهد کرد که چرا مرا از مسیر ارادهٔ حق کنار زدی؟

آن قلم چطور؟ او ساکت خواهد ماند؟ آن زبان چطور؟ او لال می‌ماند؟

نه والله

همه زبان به شکایت باز خواهند کرد…

همه از من و تو شاکی‌اند که خلود الی‌الارضِ تو، بقایِ فی‌الارض سلطه‌گران شد…

و خواهند گفت ای انسان! آیا کمتر از شن‌ها بودی؟!

 

و وای از آن روز…

نَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ شُرُورِ أَنْفُسِنَا وَ مِنْ سَيِّئَاتِ أَعْمَالِنَا

 

 نظر دهید »

رسانه جهان را کوچک می کند!

17 فروردین 1404 توسط بانو

رسانه از نظر شما چیست؟ آیا رسانه را مفید می دانید؟تاثیری دارد یا نه؟ بیاید از کلام شیخ به این مطلب برسیم که رسانه خوبه یا نه؟

 

روز گذشته توفیق پیدا کردم تا به تماشای فیلم سینمایی « موسی کلیم الله ع » بنشینم.

 

در این باره گفتنی هایی دارم پیشکش هر کسی که خدا مقدر کرده نوشته من را بخواند

 

۱ـ در ذهن بنده رسانه و ظهور حضرت صاحب الامر عجل الله تعالی فرجه ارتباط ناگسستنی دارند.

بنده هر پیشرفت رسانه ای را گامی به سمت ظهور می بینم. 

 

رسانه جهان را کوچک می کند ، در جهان کوچک حق و باطل از دسترس هم خارج نمی شوند و در جایی که حق و باطل ناگزیر از رویایی هستند حق پیروز خواهد شد.

 

پیشرفت رسانه ای و تکنولوژی فوق العاده و به روزی که به دست جوانان ایرانی در فیلم موسی کلیم الله ع اتفاق افتاده قسمت بشارت بخش سینمای ایران است برای رساتر شدن زبان خوبان در بیان حقایق عالم 

 

برای این امر شاکر خدا هستم.

 

 

۲ـ همیشه اولین ها مهم هستند

 

خدا اولین ها را یا آنقدر دوست دارد که می خواهد باب خیری به دست آنها باز شود یا آنقدر از حق چشم پوشیده اند که خدا تصمیم گرفته است شری به دست آنها پایه گذاری گردد.

 

 

به گمانم سازندگان فیلم « موسی کلیم الله ع » هر کدامشان به دلیلی به چشم خدا آمده اند که اولین افرادی هستند در سینمای ایران که باب چنین تصویرپردازی های باشکوهی به دست آنها باز شده است.

 

برای این امر شاکر خدا باشند و متواضع

 

خدا می داند تا آخرین نام تیتراژ پایانی فیلم نشستم و نام آنها را خواندم و به همه آنها غبطه خوردم و برایشان دعا کردم.

 

 

۳ـ در طول مسیری که برای تماشای فیلم می رفتم نگران بودم که تکنولوژی استفاده شده در فیلم ، قدرت فیلم سازی و قصه پردازی برادر عزیزم جناب آقای ابراهیم حاتمی کیا بر فیلم حاکم شود.

 

دل نگران بودم آیا حاتمی کیا در خدمت موسی ع خواهد بود یا موسی عنوانی خواهد بود برای قدرت نمایی تکنولوژی فیلم و قدرت فیلم سازی کارگردان آن 

 

حقیقتا همه چیز در خدمت حضرت موسی ع بود و نام موسی برازنده آن است.

 

همه قدرت فیلم سازی کارگردان و تکنیک ها خادم قصه موسی ع بودند حتی آن نوزادی که خدا برایش نوشته بود نقش موسی ع را تجسم ببخشد مهری در دل انسان زنده می کند و قلب را به سمت خود می کشد مانند حالتی که در روایات درباره خود موسی ع آمده است.

 

 

۴ـ بعد از دیدن فیلم به آقای حاتمی کیای عزیز مانند زمانی که عبادتمان تمام می شود عرض کردم « قبول باشه »

 

خدا می داند من مدت زمانی را که برای دیدن این اثر گذاشتم را برای خودم عبادت می دانم.

 

از آقای حاتمی کیا خواهش کردم ثواب یک دقیقه از این فیلم را به بنده هدیه بدهند و ایشان بزرگوارانه قبول کردند

 

 

اگر خداوند از من بپرسد دلت می خواهد ثواب کدام یک دقیقه فیلم را بگیری عرض خواهم کرد 

 

ثواب آن سکانسی که یوکابد س موسی ع را در آب رها کرد و با شنیدن صدای گریه موسی ع دل نگران دوباره به سوی سبد رفت و موسی ع را در آغوش گرفت

 

 

و من گریه کن مادری شدم که با دلی نگران فرزندش را به پدری خسته می سپرد برای گرفتن آب 

 

یادم آمد وقتی برای شروع اولین روز فیلم برداری خدمت عوامل مشرف شده بودم برای آنها روضه رباب خواندم.

 

آه از دل رباب

 

 

 

 

شیخ اسماعیل رمضانی 

۱۷ بهمن ۱۴۰۳

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 24
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

یا مهدی

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس